خاطرات پدرم
بازنشر ( خاطرات پدرم )
مدرسه قدیم روچی را به خاطر می آورم .من کلاس دوم ابتدائی بودم آقای خواجه نصیری ( اهل کرمانشاه ) چوب های انار را در گوشه کلاس نم گذاشته بود .چون هیچ ورق کاغذی نداشتم مشق هایم را ننوشته بودم . چوب انار درد زیادی داشت و این درد را قبلاً تجربه کرده بودم و به همین خاطر خیلی سریع پیش از چوب خوردن از مدرسه فرار کردم و برای کمک به پدرم به سر زمین رفتم. آقای خواچه نصیری به سر زمین آمد و با من صحبت کرد ولی من دیگر حاضر نشدم به کلاس برگردم . بیاد دارم که او به پدرم می گفت که هر چه می توانی زنبرها را بار کن تا او قدر مدرسه را بداند ولی باور کنید قیمت یک کاغذ به اندازه قیمت یک تخم مرغ بود و من توان خرید یک عدد کاغذ را نداشتم . کاش آقای خواجه نصیری این مطلب را می فهمید کا
ش
+ نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۹/۲۸ ساعت 6:10 PM توسط معصومیان مهدی
|
این وبلاگ به منظور معرفی برنامه ها و فعالیت های جلسه قران محبان اهل بیت گروه فرهنگی هنری امام رضا ( ع ) طراحی گردیده که در این مجله مطالب مفید دیگری برای استفاده عموم گنجانده شده است .چشمه سرخ مکانی از روستای روچی است که سالهای پر باران آبی گوارا و سایه ای دلپذیر دارد . این مکان به واسطه قرار گرفتن در ناحیه کم چشمه از محبوبیت خاصی برخوردار است .همراهی شما عزیزان با این وبلاگ برای ما غرور آفرین است . در صورت تمایل می توانید در این جلسه عضو شوید . خواهشمند است این وبلاگ را به علاقه مندی های خود اضافه کنید (Favorites) .